کلید زرین-یک پشتوانه خدایی:
"با مردم همانگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنن."
#داستان
از خواب بیدار میشیم همسری بالای سرم وایساده و لبخند ملیحی رو لباشه و بهم میگه:جانم. آخر سر بیدار شد.منتظرش بودم.با خنده از سر جام بلند میشم و میبینم این بشقابو تو دستش گرفته و داره با خوشحالی برام میاره!
یاد اوایل عروسیمون افتادم اون موقعها که من همه چی رو به شکل قلب قالب میزدم و با خنده براش میاوردم
و اون با جدیت تمام بهم میگفت :" مگه مرض دل داری که همه چی رو قلبی قلبی میکنی"
با این حرفش کل بدنم سرد شد اما لبخندم گرمی خودشو از دست نداد.
شاید اون هیچوقت نفهمید که با اون تک جمله اش چه انرژی منفی ای بهم انتقال داد ولی من ادامه دادم با همون پشتوانه روحانیم هر روز با قلبتر از دیروز.....و حالا بعد گذشت چند ماه مرض دل من به اون سرایت کرده و حالا اونه که به دیدن این قلبها عادت کرده و با دیدن اینها ذوق میکنه و خوشحالی میکنه.
حالا اون شده فاعل و من شدم مفعول...حالا اون شده مجنون رویاهام و من شدم لیلی قصه خدارو شاکرم که بر ما منت نهاد برا وجود گنجینه ای باسم اهل بیت.
نمونه هایی از مرض دل من:
مثلا روی ماست رو با نعنا دل میکشیدم .
یا فالوده رو با آب آلبالو عاشق میکردم
یا ته دیگ!! ته دیگم رو قلبی قلبیش میکردم
یا کیکمو قلبی قلبی برش میدادم
اینم اولین نشانه سرایت مرض دل به همسری عزیزم!