این متنو واسه همسرم نوشتم ایشون خورشت اسفناج خیلی دوست دارن😉
شما میتونید وقتی شب سبزی پلو هم دارید برای همسری بزارید😁😊
********************************************
سبزی های تازه را توی سینی میگذارم
بندی که دورش بسته شده را عاشقانه باز میکنم
بند دلم پاره میشود
از خوشحال شدنت
غبار میگیرم از سبزی ها ذکرهم میگویم
زندگیم سبز میشود
صورتت باهرقطره آب که روی سبزی ها میریزم جلوی چشمانم میلغزد
هرلحظه به شکلی بت عیار برآمد
حالا موقع حرارت است میپزم
میشورم
میچرخم
میرقصم
وهرچه به آمدنت نزدیک ترمیشوم پرتپش تر میشوم
لباسم
لبم
وچشمانم رااز خستگی میتکانم
بوی غذا خانه مان را پرکرده
آخ که لذت سیر شدن تورا باهیچ چیز عوض نمیکنم
میایی
وجشن کوچکی دردلم برپا میشود
سعی میکنم تاآنجا که میشود تشریفات را برای مهم ترین وارزشمنترین آدم زندگیم انجام دهم
همه چیز مهیا است
ولی من فقط به چشمان تو نگاه میکنم که امروز هم راضی است
وتو میخوری
وقلبم مثل کودکی از یک سرسره بلند به پایین میافد
از لبخندت میفهمم راضی هستی
دیگر خسته نیستم
نفس میکشم از خوشحالی
وزندگی دوباره از سر
آخ که لذت سیر شدنت را باهیچ چیز عوض نمیکنم